حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب

توچال

سه شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۰، ۰۴:۵۲ ق.ظ

 تا نزدیکای ایستگاه دو پیاده رفتیم ،من خیلی تشنه م بود ولی هنوز وقتش نشده بود باید صبر میکردم. حس میکردم تشنگی روی سلول های مغزم اثر گذاشته و گیراییم رو کم کرده ،همونطور که وقتی گرسنه ام میشه به خودم القا میکنم ممکنه تشنج کنم. انقدر بی تاب شده بودم که اگه تو کمک نمیکردی هرگز بالا نمیرسیدم . نزدیکای چشمه بودیم که وقتش شد ، ولی آبی همراهمون نبود و باید مسیر رو تا انتها میرفتیم. وقتی رسیدیم تقریبا تاریکه تاریک بود و میشد اون بالا از تماشای خونه های روشن لذت برد. وقتی در ظلمات مطلق با نور مهتاب حضورت رو و صورتت رو سایه روشن میدیدم لذت همراه با بی خبری وجودم رو پر میکرد نیمی روشن نیمی تاریک. مدتها گذشت و نفهمیدم آخه مگه آدم عاقل و سالم با دهان روزه میره کوه اونم تا اون بالا... ولی خوشمزه ترین آبی که به عمرم خوردم همون یکی دو مشت آب مجانی از دل کوه بود.

۹۰/۰۲/۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰
الی ماح

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی