شام آخر شد..
يكشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۲۴ ب.ظ
ای ماه امشب فراخ تر بتاب.. مبادا شام غریبانِ پدری باشد... سیاهی این شب ها را شمع های کوچک ما تاب ندارند... ای ماه امشب فراخ تر بتاب، مبادا امشب دخترکی آسمانی از زمین سیلی بخورد... ای ماه امشب فراخ تر بتاب....
نه ای ماه؛ امشب متاب، مبادا بانویی معجر به سر نداشته باشد، در میان حرامیان...
ای ماه امشب من و تو بلاتکلیف تابیدن و نتابیدنیم...
پانزده آذر سال گذشتهنوشته شد..
+معجزه نیست که تمام ظهر های عاشورا آفتابی و مطبوع است؟؟؟
+یاسینِ ما: این شمع ها واله عمه الی باشه، شمع تولد نیستا، شمعا برا خداست، آخه خدا رفته خونشون..می خواییم برا خدا دعا کنیم، اگه برا خدا دعا نکنیم ناراحت میشه...
۹۱/۰۹/۰۵