حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب

۱۵ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

امروز از آن روزهایی ست که نبودنت خلائی شده و همه وجودم را گرفته

جای خالی ات را در دلم احساس میکنم

من تورا میخاهم ولی داشتن تورا حق من نمیدانند

وجود یافتنت در من معجزه ایست که میتواند مرا ب خدا مومن کند

ولی با خلقش چه کنم؟

حسودیم بر مریم هر روز بیشتر میشود

دیشب از فراغت گریستم

تو سهم منی،از زندگی؛ ولی ندارمت

دلبندم تو در دل من،میان دستانم و بر روی سینه ام نیستی

من از تو دریغ شدم و تو از من

کودک من گمان میبرم این روزها از زندگی ام بهترین وقت بودنت بود

اما افسوس برای وجود بخشیدن به تو باید تو را با دیگری شریک شوم

چه کسی لایق است که تو را با او به اشتراک بگذارم؟

تویی که روحت را با تمام خوبی های دنیا صیقل خواهم داد، تویی که زیبایی ام  را وارث خواهی شد، چه کسی شایسته توست،کیست که تو از به دوش کشیدن نامش برای یک عمر به خود ببالی؟

من تو را برای خود میخواهم، جای خالیت را در دلم احساس میکنم

کاش کاش امشب به خوابم بیایی تا یقین کنم چشمان چون عسلت کپی برابر اصل چشمان مادرت است و انگشتان کشیده ات ..

برای من فرقی ندارد دختر باشی یا پسر، تو از من ، در من و با منی

تو از گوشت و خون و شیره ی جانم نمو میکنی

...

و این افسوس ادامه دارد.

+1   +2    +3


پ.ن: در زندگی ام داشتن عشق را بر داشتن همسر مقدم دانسته ام/ ولی با نیاز داشتن یک روح ،روحی از من در کالبدم چه کنم!

الی ماح
۰۷ اسفند ۸۹ ، ۰۸:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
بنظرم هیچ چیزی مثل یک رژلب قرمز نمی تونه یه دختر رو فِرِش، سرحال ،شنگول و خوشحال و دوست داشتنی نشون بده.........

موندم چرا توی بازار پر شده از رژ لب های کرمی و مات و قهوه ای و صورتی کمرنگ و بنفش و ...

رژلب مثل لاک فقط و فقط قرمز..........

همه ی اینها رو گفتم که بگم وقتی موهامو فرق چپی باز می کنم و مقنعه سورمه ای سرم میکنم و رژ لب قرمز و البته چشم های طبیعی و بی آرایش خودم........... حس فوق العاده انرژیک بودن من رو احاطه می کنه...

حالا میخاد به امروز من حسودیتون بشه، میخاد نشه......


+عینک افتابی نباشیم.


الی ماح
۰۴ اسفند ۸۹ ، ۰۶:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
2تا تعبیر وجود داره که من خیلی ساده براتون می نویسم:

1 در نوشته‌های پهلویبه واژه‌ها یا بخش‌هایی از یک واژه گفته می‌شود که به زبان آرامیو به خط پهلوینوشته می‌شد اما هنگام خواندن آنها برابر پارسی میانهآنها تلفظ می‌شد.

هزوارش یک عادت خطی‌است و نه یک عادت زبانی...

2 واژه هایی که در خطوط ایران باستان نوشته می شد ولی خوانده نمی شد، چیزی شبیه همین . ، ؛ خودمان...

که نوشته می شوند ولی خوانده نمی شوند...

و حالا من هزوارش خلقت هستم.. مرا نوشتند الهام... ولی هرگز خوانده نشدم...


+اینجا


اگر همچون شازده کوچولو،عاشق گل سرخ باشی،

آن گاه شعر آن را خواهی خواند،

آوازش را خواهی شنید

و رقصش را خواهی دید.

عاشق نیستی، خطا این جاست.

"اوشو/ترجمه ی مسیحا برزگر"


+آرامش

+ عاشقانه ی مگسی

الی ماح
۰۳ اسفند ۸۹ ، ۰۵:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
عرب هم نشدیم.

1300 سال پیش هم دنیا نیامدیم.

جنگجوی خوبی هم سراغ نداریم به او شوهر کنیم.

همه اینها چرا؟!

تا شویمان عزم جامه به تن کند و ما با لذت و حظ تماشایش کنیم.

الی ماح
۰۲ اسفند ۸۹ ، ۱۷:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
همین حالا که پشت میزتان نشسته اید آرام......

کسانی در خیابان بالایی جان می سپارند.


کوروش بخواب، ........فرعون و مردمان مصر بیدارند...... که ما همه خوابیم.

الی ماح
۰۱ اسفند ۸۹ ، ۱۳:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر