حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب

۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

کاش داشتن آدم ها مثل عروسک بازی بود..

یکی آواز خوان

یکی رقاص

یکی خوشگل

یکی نو نوار

یکی چشم آبی با آن عشوه در پلک زدن هایش

یکی نرم و لطیف

یکی جنتلمن

یکی تو جیب جا می شد

یکی جای بالش استفاده می شد

...

هر جورش رو که دلت می خواست دست می کردی و از صندوقچه اسرارت می کشیدی بیرون..

دلم از عشق و حال و هوایش هیچ نمی خواهد..دلم فقط یک رفیق میخواهد.. یک رفیق ساده.

+  بالش من پر آواز چلچله هاست.

الی ماح
۲۸ شهریور ۹۰ ، ۱۹:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چمدانِ کوچکم را می بندم

کفش های کتانی ام را به پا می کنم

ماتیک عنابی ام را کمی روی لب ها و کمی زیر گونه می مالم ، تا رنگ شرم را بر صورتم نبینی...

...

بلیط ترن را به مرد سیاه پوش نشان می دهم

و آرزو می کنم دست تکان ندهی

تا ندانی

جوانی ام در امتداد ریل های قطار گذشت

...

واگن زندگی ام اما همیشه پر است از مردهای جورواجور

مردهایی با بوی دریا ، بوی قهوه ، بوی ماشین ، بوی نان گرم ، بوی جنگل مرطوب و بوی هیزم سوخته...

صندلی که خالی می شود ، مسافر جدید از پله ها بالا می آید..

وکاش دغدغه مان ؛ شرف انسان ها بود.

الی ماح
۲۰ شهریور ۹۰ ، ۰۷:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
من احساساتم بی حد قویست

ولی

بیزارم ازینکه همیشه عقل و منطقم بر احساسم غلبه میکند.

الی ماح
۱۴ شهریور ۹۰ ، ۱۶:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیر زمانیست که فوران کلمات در دل و ذهن و کیبورد ، آرام بخش دنیای پر ازدحام من شده...

روزهایی ست که می ترسم و می اندیشم؛ تنوع موضوعی و تعدد به روز رسانی ها باعث خستگی و دلزدگی دوستانم خواهد شد... هر چند همیشه و همیشه دلگرمی ام داده اند و پیش برنده ی قلم و قلم زدن هایم شده اند...

امروز همراهی و دلگرم کننده گی تان را پاس داشته و حضورتان را برای همیشه مغتنم می دانم....

زین پس برای آسودگی گروهی از دوستان که موضوعیت های خاصی از نوشته هایم را دوست دارند و برای خروج خودم ازین سردرگمی ِ گاه به گاهی ؛

دغدغه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی و شخصی ام رااینجا در"کوچه خوشبختی"خواهم نوشت ...

و دلنوشته ها،مینیمال ها و عاشقانه هایم را همین جا در "حرف هایی که به سختی کلمه می شوند" بخوانید.

امروز مطلب" پدیده ای بنام وبلاگ" در کوچه خوشبختی به روز شد.

 از تهِ دل نوشت:انتخاب اینجا یا اونجا به سلیقه ی هر کس بستگی داره.. قلبا دوست ندارم دوستانم هر روز طی طریق کنند...

با هر سبکی نزدیکترید ..همان را بخوانید.

الی ماح
۱۲ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
سال گذشته ، یه روزایی مثل امروزنوشتم... اغلبتان خوانده اید... ولی دوست دارم دوباره یک دور بخوانید...

پیش تر ها عمق نگاه و عمق ذهنم بیشتر بود... حالا سطحی می بینم، سطحی فکر می کنم، سطحی تصمیم می گیرم و از همه بدتر سطحی می نویسم... به پارسال همین موقع ام حسودی ام شد.

همین.

الی ماح
۰۷ شهریور ۹۰ ، ۲۰:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یادم هست عشق ما از آسمان شروع شد... یادت هست؟من هر شب از نردبان پشت بام بالا می روم...

کاسه نقره ایِ ماه را برداشته ، با آبِ چشم شسته ، برق انداخته و دوباره در جایش می نشانم... ستاره های بلور را در سبدی جمع می کنم ، می شویم، پاکشان می کنم و دانه دانه شان را بادقت بر جای خود می آویزم... دانه های مرمر خوشه پروین و دب اکبر را آن بالا مرتب می کنم... غبار از دلِ سربی آسمان می روبم و کهکشان را از عطر دلخواهت می افشانم.

می دانم که چشمانت خیلی زود برای تماشا به میهمانی ِ آسمان خواهند رفت... می نشینم و تا طلوع ، به شب زل می زنم ، به امید اینکه نگاه هایمان بر فراز ِ آسمان بهم پیوند بخورند.

پ.ن: این عاشقانه را بی تفکر و بی مقدمه تقدیم می کنم به هر کسی که اسمش با الف شروع می شه و فامیلی اش با میم...

پ.ن دوم : خیلی بی موقع گوشی ام خودشو لوس کرده ، دوستانم لطفا شماره هانونو برام خصوصی بذارید، با تشکر.

الی ماح
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۰۹:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کاش خودت باشی

بدون آن یکی چهره                    آن پادشاهی                     که مدام تظاهر می کند


کاش خودت باشی

بدون نقاب                              آن پوستین پوش گرم             که مدام می خندد


کاش خودت باشی

بدون آرایش                            آن هنرپیشه ای                    که مرا از من می گیرد...

پ.ن: اگر می شناسید یک کلاس زبانِ خوب بهم معرفی کنید... برای تقویت مکالمه ام و البته سریع..

الی ماح
۰۱ شهریور ۹۰ ، ۱۰:۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر