میان زمین و آسمان ماندم
معلق
..
آن بالا جهنمی ست که می سوزد از فراغـ ِـــ
این پایین جهنمی که نفس پیامبر گونه اتآن را گلستان کرده
معلق
..
آن بالا جهنمی ست که می سوزد از فراغـ ِـــ
این پایین جهنمی که نفس پیامبر گونه اتآن را گلستان کرده
لاغرتر شدی!
چرا دیگه دلم برات تنگ نیست؟
***
کاش
دستم تنگ بود و دلم نه...
***
تنگ نظری ات را
با
تنگ دلی ام طاق می زنم، سر به سر
پایه ای؟
***
تُنگِ با هم بودنمان را در آغوش می گیرم
و
دلم تنگ ..شود.
بنشین تَنگِ دلِ تَنگم...
+ گیر ندهید، دلگیر نیستم / خواب و خوراک ندارم ولی دلخور نیستم / می سوزم و می سازم؛ من دلسوز ندارم.
را
وقتی پاره کردند
که
به دنیا می آمدیم
یادت هست؟
جوش خوردنی نیست لامصب..
***
بند دلم
را
دل بندم
فرو ریخت.
+دل قوی دار درین عرصه بیداد تمنا.
++حذف شد.
+++بعضی ها دلشون رو به دل های بیشماری بند می کنند، اصن دل نیست، پایانه ی اتوبوس رانی ست،.. اصن به من چه :دی