آهای تو!
دیشب نبودی، یک نفر این شعر را برای من خواند::
عاشق کشی، دیوانه کردن، مردم آزاری!
یک جفت چشم مشکی و این قدر کارایی!؟
#مهدی_صادقی
جای تو بودم زود برمیگشتم.
آهای تو!
دیشب نبودی، یک نفر این شعر را برای من خواند::
عاشق کشی، دیوانه کردن، مردم آزاری!
یک جفت چشم مشکی و این قدر کارایی!؟
#مهدی_صادقی
جای تو بودم زود برمیگشتم.
شاید بهتر باشد که به عزیزترین و نزدیکترین کسِ خود فکر کنید. عمیقتر حفر کنید و پی خواهید برد که کسی که شما دوست دارید، او نیست. چیزی که شما دوست دارید، احساس مطبوعی است که چنین عشقی را در شما بیدار میکند! آدم در نهایت عاشق آرزوها و اشتیاقهای خود است.
#و_نیچه_گریه_کرد
#اروین_یالوم
+چای میخوری؟
_نه
+کیک میخوری؟
_نه
+ناهار میخوری؟
_نه
+پس چی!!!
_من فقط غصه میخورم....
بهم میگه تو تمام شرایط معشوقه شدن رو داری، و من به تمام مردهایی فکر میکنم، که یک روزی به امید داشتن عشق، گذاشتم عطرم رو استشمام کنن.... ولی تقریبا می شه گفت هیشکدوم اونقدری ثابت نشد که بخام اجازه بدم درباره مارک و طعم عطرم اظهار نظر کنند...
مردها به شکل عجیبی ترسناک ند....
انگشت...
به لب مانده ام
از قاعده ی
" عشق "
ما
" یار "
ندیده تب معشوق
کشیدیم !
درست نمیدونم شاید بیشتر از یک ماهه موهام رو که تا کمرم رسیده رو ققط تو حمام باز کردم، بقیه اوقات سه دور جمع کردم و یه گیره زدم و روسری رو سر کشیدم...