گیاهخوار
یه بچه کوچولو به دنیا می آد وای چه احساس قشنگی... مثه دیدن معجزه دچار یه جور خلا میشیم ییهو از همین امروز یه آدم کوچولو به آدم های زمین اضافه شده... گاهی خوشا به حالش گاهی واویلا به حالش....
اولین کاری که می کنیم یه موجود زنده ی دیگرو فدای زندگی این انسان کوچولو می کنیم ... خوشحالیم که نسلمون مستدام شده حالا فرقی برامون نداره اون گوسپند گاو یا مرغ باشه..... مهم اینه که برای زندگی خودمون یک جان بی زبون رو قربانی کنیم.....
چند لحظه خودمو به جای اون حیوون بیچاره گذاشتم... یه غول یه پا بیاد منو از خونمون و از بغل خونوادم بکشه بیرون ببره یه گوشه ببنده برام اب و غذا بذاره و من تا صبح منتظر بیدار شدن آقا غول باشم تا صبحانه بخوره بیاد منو رو به قبله نگهم داره چاقو روی گلوم بکشه و .. چه دردی داره و چه ترسی....
خدایا همه ی مارو ببخش که قاتلیم ببخش که گوشت حیوانات تورو می خوریم ببخش که حتی یک لحظه بهش فکر نمیکنیم.....
خدایا متشکرم که من قصاب نیستم.و متشکرم که گیاهان را آفریدی.