نامه به ابر: چترم سیاه پوش است،برس.
یلدا و کریسمس هم می گذرد..
بر ف که هیچ...
با را ن هم که هیچ...
با د هم نمی وزد... که هیچ
سر دمان هم نمی شود.
اسفند هم می رسد و هیچ.
![](http://static.zenimax.com/bethblog/oldcontent/rain.jpg)
شاید باید همگی جملگی جمع شویم جور شویم بنویسیم نویسه هایمان را به آب دهیم به رود دهیم...
شاید باید آرزویی برآورده شود.
شاید باید این بار جویبار سرداب یا رود پر آب برآوردکننده حاجات شود.
![](http://www.parsiblog.com/FirendsAlbum/baraan/11.jpg)
همگی دعا کنیم؟ همگی نامه بنویسیم؟ کی پایه ست؟ مثلا می شه در یک حرکت نمادین همگی چتر هایمان را باز کنیم و منتظر بشینیم و دعا کنیم و از خواص و فواید باران شدید و برف ناگهانی حرف بزنیم.
...و البته یادمون نمی ره که:
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
چتر ها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشقرا زیر باران باید جست..
یادمون می ره؟