همه مرا دوست دارند
امروز شروع کردم به خواندن اولینکتاب امانی: "از دولت عشق"
نمیدونم هدیه ی چه کسی ست ولی خب، سوار تاکسی که بودم چند صفحه ای خوندم و رسیده بودم به این عبارت تاکیدی که:
"من بی مناسبت همه رو دوست دارم و دیگران هم منو دوست دارند."
که وقت پیاده شدن رسید. یک اسکناس دوهزار تومانی دادم و وقتی بقیه اش رو گرفتم ایستادم به شمارش... تاکسی رفت و دست من بهش نرسید تا بگم :آقا سیصد تومان کم برداشتی....
در هر صورت با همان دوبار تکرار عبارت تاکیدی محبت از زمین و زمان و کائنات به سوی من جاری شد.
اعلام می کنم: آقای راننده عزیز که امروز من رو تا میدان حر رساندی و شنیدم به آقایی می گفتی محل کارت میدان آرژانتین است ...اگر این وبلاگ را می خوانی بیا بقیه پولت رو بگیر چون من به صندوق صدقات که اعتقادی ندارم، صلوات هم در ازای پول منصفانه نیست... تا حافظه کوتاه مدتم پول رو خرج نکرده بیا بگیرش آقا....
حالا شاید بگویید سیصد تومان پولی نیست.. ولی خب قسمت اول عبارت تاکیدی که یادم نرفته :
"همه آدم ها رو بی مناسبت دوست دارم"
پ.ن: یعنی اگر این هدیه خوانی امانی ادامه پیدا کند چه شود... ./
پ.ن2:از امروز به این بنر سیاه سمت چپی توجه کنید.. موشک و قایق کاغذی بازی در راه است.
تجربه نوشت: یقین کردم تب های تند .... زود فروکش نمی کند. بد فروکش می کند.
برای حذف پست قبلی توضیحی ندارم.. شرمنده ولی لطفا سوال نپرسید.