حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب

وقتی خبر قهرمانی تیم فوتسال بانوان در آسیا رو شنیدم، سریع به نیلوفر اردلان فکر کردم، که بی شک خوشحالی بزرگی تو دلش هست ولی احتمالا غم سنگینی هم تو وجودش رسوب کرده که چطور شد که تو این پیروزی سهیم نبوده...

ما زن ها برای نجات خودمان از چنگال بعضی زن خوارها چه کرده ایم؟ چه می کنیم؟ چقدر عجیب.... 


+ عنوان از سهراب سپهری

الی ماح
۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۹ موافقین ۳ مخالفین ۱ ۱ نظر
نمی دونم اینکه جریان زندگی طوری شده، در کوتاهترین لحظه ها از کوچکتین اخبار در دور و نزدیک ترین جای جهان مطلع می شیم، خوبه یا نه!
گاهی حس می کنم، آسایش نداریم... مدام آمار، زایش، سقوط، لرزش، مرگ، میر، دستگیری، انحلال، کشف، اختراع، بیانیه، پاسخ، سوال، استیضاح، جلسه، هشدار،....

+مثلا دو روز وسط هفته، بریم سفر، نصف روز رو بخوابیم و نصف روز هم قدم بزنیم، در ساحلی، جنگلی، مزرعه ای، مرتعی، جایی، چیزی...

+عنوان، بخشی از شعر محمد_حسین_بهرامیان
الی ماح
۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۶:۳۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

اینجا همه هر لحظه می پرسند:


- حالت چطور است؟!


اما کسی یک بار


از من نپرسید:


- بالت ...



 قیصر امین پور

+عنوان، بیتی از #حامد_عسکری

الی ماح
۰۵ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

رفتن به حج (سفرهای زیارتی) یک مساله کاملا شخصی است، نمیشه برای دیگران خط مشی تعیین کرد، مثه اینکه به یکی بگی چرا می ری تایلند؟ یا چرا می ری کویر؟ یا چرا اصلا نمی ری سفر!  این حرفای نون دادن و اینام، یکم بزرگنمایی می شه، مثلا اون یارو که با پورشه 2میلیاردی تصادف کرد و امثال اون در مهمونی های خفنی که صدبرابر سفر حج، هزینه بر میداره، و اصلا هم به یاد خدا و کمک به دیگران نیستن (شایدم بان) ، چرا کسی به این حجم پول های هدر شده توجهی نمی کنه!  بحث کفر یا ایمان نیست، هرکس خدای خودش رو و انسان خوب بودن رو یه جور (به روش خودش) پیدا می کنه و عمل می کنه ،نمیشه این موضوعات رو و موضوع انتخاب شخصی افراد برای سفر (یا به جا اوردن عمل واجب مذهبی یا .... ) رو با این حرف ها تحت شعاع قرار داد. به قول مارمولک: برای رسیدن به خدا، به تعداد آدم ها راه هست.

الی ماح
۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

آرزوی دومی که در پست قبلی مطرح کرده بودم برآورده شد، با تمام جزییات و زیبایی هایی که از خدا خواسته بودم....

یک قرار عاشقانه، مفصل، در روزهای آغازین پاییز.... 

می ریم سراغ آرزوی سوم، ...........


حضرت مولانا:

در این عمری که میداﻧﻲ

فقط چندی تو مهماﻧﻲ!

به جان و دل

تو عاشق باش......رفیقان را.......مراقب باش......

مراقب باش ﺗﻮ به آﻧﻲ،

دل موری نرنجاﻧﻲ...

که در آخر تو میمانـﻲ و

مشتی خاک که از آﻧﻲ...

دلا یاران سه قسمند گر بدانی.

زبانی اند و نانی اند و جانی.


به نانی نان بده از در برانش.

محبت کن به یاران زبانی.


ولیکن یار جانی را نگه دار.

به پایش جان بده تا میتوانی.

الی ماح
۰۴ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

مثلا حالا که پاییز شد، رنگ موهایم قهوه ای باشد و گونه هایم رنگ خرمالو... مثلا اولین شنبه فصل با چارتار شروع شود و بعد هم یک سفر در جنگل...  

مثلا خیال کنم که اینجا را می خوانی...

دیروز صبح گمانم به دوتا از دوستانم گفتم: که عجیب دلم فست فود می خواهد، که گفتند برو بخور و من گفتم: تنهایی؟ نه.

بعد دیشب یکهو بی برنامه کسی مرا به شام دعوت کرد، و ما در همان لحظه روبروی فست فودی مورد علاقه ام بودیم...

و امروز تصمیم گرفتم آرزوی دوم رو مطرح کنم: و با دو دوست خود، مطرح کردم. باشد که خدای امروز از خدای دیروز هم مهربانتر باشد...

+چرا نوجوان که بودم گمان میکردم باید آرزو هایم را بنویسم و به دست آب بسپارم! آب که مجال شنیدن و برآوردن ندارد...

الی ماح
۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴ نظر

نشسته ام پشت کیبورد، قهوه فوری ام را بو می کشم و حس می کنم دیگر شمارش معکوس تمام شد... تابستان رفت و تو نیامدی.

من همین امروز سعی کردم مطالبم رو از سرور قبلی منتقل کنم، از 944 مطلبی که در این سال ها درج شده، 370تا به دست اومد.... 

اما قرار نیست که زایش کلمات در ذهنم، و حرکات انگشتانم بر کیبورد بخشکد... هرگز... امیدوارم خانه جدید به ما وفا کند.

الی ماح
۳۱ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سرخوشی را تصور کنید، کیف بر دوش، موهای بافته تا کمر، دست ها در جیب، با قدم های کوتاه، خیابانی را در می نوردد، تاریک، گرم، نمور..

اما دلی دارد.... دل دارد...


چه حرف ها که در درونم نگفته می ماند، خوشا به حال شما که شاعری بلدید...        #رضا_احسان_پور

الی ماح
۳۱ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

یک روز از راه می رسه که تند و تند، چند تکه لباس و خرت و پرت بردارم و بپرم سوار ماشینم بشوم و کمربند ببندم، اهنگ دلخواهم رو پلی کنم و یه بسم ال.. بگم و بزنم به جاده...

برم و برم و ... خدا به همراهم باشه :)

الی ماح
۳۱ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آمدم 

ماندم 

نیامدی 

رفتم.


الی ماح
۳۱ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر