به دوستی فکر می کنم.. اتفافات کوچکی ممکنه ادم هارو باهم اشنا کنه و روابط را بوجود بیاره...
این اتفاق های کوچک معمولا نشان از اشتراکات دارند.. مثلا اینکه در یک کوچه یا محله زندگی کنیم، در یک مدرسه درس بخوانیم، در یک رشته دانشگاهی تحصیل کنیم و حتی گاهی ممکنه خواننده یک وبلاگ مشترک باشیم.
فکر کنم همین اشتراکات یک روزی باعث بهم خوردن دوستی ها می شوند.
دوستی برای من ارزش زیادی داره، من بخاطر دوستم زیر افتاب منتظر میمونم ، با اتوبوس میرم خونه تا مسیر بیشتری باهم باشیم، هر وقت بخواد خرید کنه همراهش میرم و از سلیقه اش تعریف می کنم،گاهی صبح ها زودتر از خواب پا میشم، هزینه تلفن و تاکسی و کافی شاپ و کادو ها رو از دلم می پردازم.
ولی چه چیزهایی باعث بهم خوردن دوستی ها میشه؟؟!! یکی خوشگلتر و خوشتیپ تره پسرا بیشتر نگاهش می کنند. یکی مهربون تره آدم های بیشتری دور و برش هستند.
بیشتر دوستی بین دخترها سر همین چیزهای ساده از بین میره.. تقریبا همیشه پای یک پسر در میونه...
ظاهرا نمیشه دوستی و ارتباط های بین دختر و پسر رو همینطور ساده پذیرفت و هضم کرد.
ما تا جامعه آرمانی و متمدن خیلی راه داریم...
دخترها تخیل قوی دارند در زمینه اینکه فلانی نگاهم کرد پس عاشقمه، من نگاهش میکنم پس عاشقشم، پس هر کس دیگری نگاهش کنه به من و عشقم خیانت می کنه...(بی ادبیه ولی نمی تونم نگم: احمقانست.)
طی هفته گذشته رابطه ام با دو دوست قدیمی ام تجدید شد، سه تا از مثلا دوست ها رو بوسیدم و کنار گذاشتم، با پنج دوست جدید آشنا شدم.
برای دوست های سابقم هنوز ارزوی خوشبختی دارم و از خدا می خواهم هرچه سریعتر دوره کودکی را سپری کنند و با دوستان جدیدشان خوش باشند.
برای دوست های جدیدم ارزوی روزهای خوشی را دارم که می توانیم همگی با هم بسازیم.
پ.ن: اگر شما هم دنبال دوستی های جدید و ساده و بی آلایش هستید پیشنهاد می کنم به لینک زیر مراجعه کنید و در گروهصفرونیموصعضو شوید.