حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب
تن ـت آفتاب ِ سوزان بود

داغ ـش به دلم مانده..

+ کاش می توانستیم،  تب و درد ِ کسی را که دوست داریم به جان خود بکشیم..

++ دلم یک کلبه می خواهد، در میان جنگل. که در گرمای تو از سرمای درختان در امان باشم. دلم یک کلبه می خواهد با تو.

+خانم یا عاقایی که خصوصی میذاری، آدرس نمی ذاری... سلامن علیکم. استفاده از مطالب این وبلاگ فقط و فقط با ارجاع و لینک به مطلب اصلی مجاز می باشد.

اینجوری:من از این مرد بیزارم.. از وبلاگِ"هزوارش خلقت"


و این:عطر سیب    و :"کردن" ممنوع      و حتا این:عاقل تا پی پل می گشت، دیوانه پا برهنه از آب گذشت

Suspended؛ معلق+

الی ماح
۲۷ مهر ۹۲ ، ۱۱:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
نطفه این بار، نا مشروع است

حرام است

بار ِغــم اتـ..

.

.

باید که ساقط شود این حال.

+ غم زمانه خورم یا فراق یار کشم/ به طاقتی که ندارم کدام بار کشم!

الی ماح
۲۱ مهر ۹۲ ، ۰۶:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
در این پاییز

منتظر باران نباشید

خداوند تمامی ابرهای باردار را در چشمان من جا داده است.


الی ماح
۱۶ مهر ۹۲ ، ۱۷:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

شاید محبوب ترین و صمیمی ترین دوست ما همین گوشی های دستی تلفن(موبایل) باشند، که لحظه ای از ما جدا نمی شوند و دست کم روزی یکبار آن را شارژ می کنیم، حتا اگر این دستگاه فرسوده باشد باز از هرچیزی برایمان مهم تر است، جا نمی گذاریمش، اگر از دستمان بیافتد روی زمین یا در حجمی آب، نگران می شویم و برایش هرکاری می کنیم تا دوباره نفس بکشد، ماهیت آپشن ها و مادیت دستگاه مطرح نیست، مهمترین خواستنی اش همان تکه کاغذ مستطیلی شکل نقره کوب است که فراوانی ارتباط ما را شکل می دهد..

به آدم های زندگی مان فکر کنیم همان هایی که اگر مویی از سرشان کم شود، جان می دهیم، همان ها که دانه ی اشکشان قلب مان را می شکند، همان ها که برای نفس شان زندگی می دهیم..

بیاییـــد؛

زیاد نه... روزی یکبار هم که شده، آدم های مهم زندگی مان را شارژ کنیم.

الی ماح
۰۷ مهر ۹۲ ، ۰۶:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

 به برگ ها می اندیشم و به عاقبت آنها... هر برگی عمری دارد و تمام شدنیست.اما فرق می کند برگی باشی که پس از زرد شدن روی زمین بیافتی و خشک شوی و خرد شوی و از تو هیچ نماند و پایانت هیچ باشد.

برگی باشی که پس از زرد شدن روی زمین بیافتی اما ارزشمند باشی با دیگر برگ ها جمعتان کنند، بسوزانند و شب سرد پاییزی ای را بر کسانی گرم کنی.

برگی باشی که پس از زرد شدن روی زمین پای درخت خودت بیافتی، همانجا نرم نرمک به خاک برگردی و باز در بهار به جان ساقه های نو دمیده شوی.

برگی باشی که در سبز روزی، با دستی گلچین شوی و در گنجینه ای از خاطرات برای همیشه نگه داشته شوی.

به برگ ها می اندیشم و عاقبت آنها، که من دوست دارم از کدام برگ ها باشم و در واقع در حال تبدیل شدن به کدامیک از آن برگ هایم.


کاش برگ باشم

باد پاییزی بچرخاند مرا در آسمان، برقصاند مرا

خوب که خنک شدم باز به خاک تحویلم دهد.

+پاییز فصل ِ آرامش من نیست، ازآنجائیکه تابستان متعادل و دلچسبی نداشته ام ازین تغییر فصل و تغییر ساعات و تغییر حالات استقبال می کنم.

+ منتظر یم، منتظر قطرات نویدبخش آسمانی که بشویند غم های بجا مانده از ظهر های کش دار ِ  تابستانی..

الی ماح
۰۲ مهر ۹۲ ، ۰۷:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
روزهای عجیبی ست

باید خودم را تقویت کنم

حتا با این قرص های ویتامین سی..

که در آغاز می جوشند و قل می زنند

و در پایان

حل شده اند طوریکه راه بازگشتی ندارند..

باید حل شوم در کسی که مرا تا پایان با خود ببرد.

+++ انتخاب بانوی برتر وبلاگ نویس

الی ماح
۰۱ مهر ۹۲ ، ۰۷:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
می دانم؛

نقطه، یعنی پایان.

سه نقطه، یعنی ادامه دارد...


نمی دانم؛

دونقطه، چگونه بلاتکلیفی ست بر گریبان این روزهایم..

+گفتـــــی اگر از پای خود زنجیر عشقت وا کنم/ گفتـم ز تو دیـوانه تر دانی که پیــدا می کنم.

الی ماح
۲۸ شهریور ۹۲ ، ۰۴:۲۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کاش زندگی به سادگی ِ اتفاق ِ زیر باشد:

درب اتومات یک رستوران باز می شود، دو نفر وارد می شوند، پشت یک میز مشترک می نشینند، به نوبت دست هایشان را می شویند، دو جور غذای متفاوت سفارش می دهند، حتا به غذای هم ناخنک می زنند و از نوشابه های همدیگر می نوشند، سیر می شوند، یک نفر میز را حساب می کند و هر دو با لبخند از درب اتومات خارج می شوند.


زندگی یعنی در کنار لحظه های مشترک، لذت ها، سلیقه ها و علایق شخصی مان را حفظ کنیم، به عقاید هم احترام بگذاریم و همچنـــانلبـــــــخندبر لب داشته باشیم.


همیشه بی سبب طلب شدم، چه در سفرهای هرساله ی مشهد، چه غریبانه های زینب، چه لمسِ مسجد النبی و تماشای غروب های بقیع و چه وصالِ خانه ی خدا، همیشه ناخواسته طلب شدم، گاهی شک می کنم به حکمتش، به لیاقتم.
یکی از آرزوهای عجیب من که حتا شایدم در راس باشه، سفر نجف و کربلاست... برایم دعا کنید.

+ما در ره عشق تو اسیران بلاییم  کس نیست چنین عاشق بیچاره که ماییم  بر ما نظری کن که درین شهر غریبیم  بر ما کرمی کن که در این شهر گداییم /امشب دخیل پنجره فولاد می شوم  در بیستون عشق تو فرهاد می شوم /یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند  تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !

+یک جور هایی انگار امام رضا از خودمونه، فرق داره برام.. شمام همینطورید؟

الی ماح
۲۵ شهریور ۹۲ ، ۰۸:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
به یقین رسیده ام

آن چیزی که آدم ها برایش جان می دهند

عشق نیست

محبت است./

+ آنهایی که پا به پای قدم هایت جان نمی دهند، آنهـــا...

الی ماح
۲۴ شهریور ۹۲ ، ۰۴:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

زودتر

مرا در آغوش بگیر

صورتم را نوازش کن

و مرا ببوس

ای فرشته ی مرگ...

"آرشیو شهریور 1386"

الی ماح
۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر