حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب

چرا زن ها همیشه یک کیف بزرگ با خودشان حمل می کنند؟

* زن ها اغلب موهای بلندی دارند که با یک یا چند گیره جمعش میکنند و این مدیریت گاهی دچار بحران می شود و گیسوان در زیر روسری یا مقنعه نافرمانی می کنند و نیاز به بازسازی بنیادین پیدا می کنند، خب اینجاست که نیاز به ژل و برس و تافت و شانه دم باریک و شانه پوش و اینها بروز می کند.. خب یک زن باید پیش بینی همچین لحظاتی را کرده باشد. البته پیش بینی یک گیره ی سر بعنوان زاپاس هم معقول است.(می دانید که یک دختر تمام عیار ایرانی است و آن برچ ایفل روی سرش)

* زن ها اغلب بخاطر وضعیت فیزیولوژی شان دچار کم خونی و افت فشار های روزانه می شوند، خب باید مدام قرص های آهن و مولتی ویتامین و شکلات و بیسکوییت و لقمه نان و پنیری در کیف خود داشته باشند.

+ قرص ژلوفن و پروفن

* زن ها اغلب دلبستگی هایی دارند که دوست دارند روزی هزار بار نگاهش کنند و تجدید خاطره کنند و برای همین باید همه جا و هر لحظه آن آویز ها و عروسک ها و قاب عکس ها و یادگاری ها را با خودشان داشته باشند.

* زن ها اغلب برای حس محافظه کاری شان، جدای فون بوک های موبایلشان شماره تلفن همه دوستانشان را در دفترچه ای می نویسند تا مبادا گم و گور شوند. زن ها اغلب یک دفترچه یادداشت دارند تا اگر لازم شد مارک و شماره ی ماتیک زنی دیگر را یادداشت کنند و یا شماره ی فلان آرایشگر را بگیرند یا کروکی جایی رابرای دوستشان ترسیم کنند، یا اگر از قطعه شعری خوششان آمد یادداشت کنند.

* خب خاصیت خودکار هم اینست که هر آن ممکن ست دیگر ننویسد، پس دست کم دو یا سه رنگ خودکار با رنگ های فانتزی و اکلیلی و روان نویس در کیف زن ها پیدا می شود.

* دو عدد موبایل و هندزفری(دست ازاد) و شارژر برای موبایل ها در کیف موجود و روتین است.

* از آنجایی که زن ها نمی توانند با دست آب بخورند پس در تمام لحظات بیرون از خانه برای حفظ بهداشت هم که شده یک لیوان کوچک در کیف می گذارند.

* و از طرفی چون که زن ها نمی توانند مثل مردها دستشان را با لباسشان خشک کنند پس یک بسته کوچک دستمال کاغذی باید همراه داشته باشند.

* یک آیینه (یکم کوچکتر از قدی) برای مرتب کردن موهای همچون کمند و البته چک کردن اینکه ریمل زیر چشم ها نریزد و ماتیک روی دندان ها ننشیند باید همراه یک زن باشد.

* یک زن باید همیشه معطر و خوشایند باشد پس همراه داشتن یک عطر، یک اسپری و یک خوشبوکننده هوا برای نشان دادن اشمئاز از حضور بعضی مردانِ بدبو... بلا مانع اشت.

* از طرفی ممکن است هر آن یکی از ناخن های فرنچ شده و زیبا به جایی گیر کرده و بشکند و برای ترمیم و صاف و صوف کاری اش باید یک ناخن گیر و سوهان ناخن در دسترس داشت.

+نخ و سوزن و سنجاق قفلی

* حالا اضافه کنید وسایل ضروری تری مثل دسته کلید(که یک عروسک نیم کیلویی به آن وصل است)، سوییچ ماشین(با یک عروسک نیم کیلویی دیگر)، احیانا فندک و در نهایت چند قلم ناقابل لوازم آرایش برای صرف بعد از ناهار یا شام (شامل کرم پودر، پنکک، سایه 12رنگ، رژگونه در 3رنگ، رژلب در 6 رنگ_مایع و جامد-،ریمل، خط چشم، مداد 12رنگ، موچین، قیچی، شوت سایه و رژگونه، کرم مرطوب کننده،لاک ناخن، تیغ ابرو و ...)+ دستمال مرطوب و آستون برای پاک کردن آرایش و لاک

+ یک بسته آدامس و لواشک لقمه ای

* در نهایت از آنجایی که پوشش ها رنگ امروزی و مدرن به خود گرفته اند، می دانید ساپورت ماهیت سفت و محکمی ندارد و در کوچکترین زبری زندگی محکوم به فناست، پس می بایست همیشه فکر یک عدد زاپاس در کیف بود.

* زن هایی هم هستند که تیپ های بسیار مشعوف کننده ای دارند و برای فرار های پیش بینی نشده از دست گشت های مرشد یک عدد چادر ملی یا عربی یا دست کم یک مانتوی کمی بلندتر و گشادتر از قبلی را در کیفشان حمل می کنند.

* همه ی اینها یکطرف سنگ ها و نگین های براق و چشم درآر روی کیف های مارک دار برای جز دادن دخترهای فامیل و همسایه یکطرف..

خب پر واضح است که یک مرد ! دست هایش را به زور در جیب های تنگ شلوار جینش جا می کند و همه شهر را زیر پا می گذارد(گز می کند) و یک زن همیشه یک کیف بزرگ با خودش حمل می کند.

+من خودم از جمله زنانی هستم که اگر بشود از جیب مانتو ام برای کمی پول و کلید استفاده می کنم و یا نهایتا یک کیف کوچک (بیشتر برای حفظ تیپ و کلاس) با خودم حمل می کنم ولی خب دلایل منطقی هم نوعانم را برای کتف های خسته و داغونشون درک می کنم.

+زنی که با آیینه قهر کرده است.

+اینجا

الی ماح
۲۶ آبان ۹۲ ، ۰۸:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
می گوید:

"لبخندت را عاشقم.."

و من نمی دانم برای اینکه عاشق تر باشد باید لبخندم را پهن تر کنم و یا جمع....

             

+ آنِ منی، کجا روی؟... "مولانا"

++ خلسه ی عجیبی جاریست در من.. گرمم، معلقم و بیدارم انگار که خواب باشم.

+++عشـــق اگر عشــــق باشد! هم زیبایی هایت را دوست دارد،هم اخم هایت در روزهای تلخی . . .

الی ماح
۲۵ آبان ۹۲ ، ۰۶:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
می شود بد بود و خوب شد، می شود خوب بود و بد شد.. یک تلنگر کافیست، یک تکان، یک لرز کوچک در دلم، یک صدا، یک نگاه، یک آه شاید کافیست برای برگشتن.

+ این روزها، بیماران و محتاجین به دعا را یاد کنیم.
+ گفت با زبانی دعا کن که گناه نکرده باشی، کدام زبان!! از دل و زبان دیگران..

الی ماح
۲۴ آبان ۹۲ ، ۰۹:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
می خواهم بدانی، تعبیر زمین و زمان برایم رنگ و بوی تازه ای گرفت، آن زمان که بر دستانم لب نهادی..

می خواهم بدانی من به معجزه اعتقاد دارم و به تو که اعجاز خداوندی برای من.

می خواهم بدانی این لحظه های کمِ با تو بودن را با هیچ طاق نمی زنم.

می خواهم بدانی عطر نفست، عصاره ی زندگی ست.

می خواهم بدانی..


ماه هاست یک دوستی را که متولد نیمه اول آبان ماه است را گم کرده ایم.. هر قدر هم که ما بد بوده باشیم این بی خبری منصفانه نیست رفیق... اگر اینجا را می خوانی (احیانا)، روشن شو و یک خودی نشان بده و جماعتی را از نگرانی بیرون بیار... فستیوال جوانه را هربار شنیدم، در ذهن من روشن شدی رفیق یه دونه باشی.
الی ماح
۱۸ آبان ۹۲ ، ۰۶:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
الی ماح
۱۷ آبان ۹۲ ، ۲۰:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
ینی امشب خدا منو میشنوه؟!! خدایا انگشت کوچیکتو بده من.. بلندم کن.. بالاترم ببر.. میخام در گوشت حرف بزنم..

الی ماح
۱۵ آبان ۹۲ ، ۱۸:۲۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
آسمان، ای فراخنای بی انتها

امانم بده

بال های من کوچک ـند هنوز

هنوز..

+ چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/چه نکوتر آنکه مرغــی، ز قفـس پریده باشد

                             پـر و بـال ما بریدند و در قفـس گشـودند
                                                     چه رها، چه بسته مرغی، که پرش بریده باشد

+ اگر به تو پیله ام، قدری تحمل کن، پروانه خواهم شد.

الی ماح
۱۳ آبان ۹۲ ، ۱۶:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
برای اینکه بعضی ها را دوست داشته باشیم

باید بالاتر از ابرها پرواز کنیم

 

وخوشحالید؟

این روزها آسمان، چشم های مرا به امانت گرفته است.


+مهندسی

+گریز

الی ماح
۱۱ آبان ۹۲ ، ۱۷:۰۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تاکسیدرمی شده ام

این سینه خالیست

از هر چه "دل" بنامند..


+از چاک گریبان به دلی راه نکردیم. کار عجبی داشت جنون، آه نکردیم.دلتیره شد آخر ز هوایی که به سر داشت. این آینه را از نفس آگاه نکردیم.شعریزیبا از (بیدل)

الی ماح
۰۵ آبان ۹۲ ، ۱۹:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

:

الی ماح
۲۸ مهر ۹۲ ، ۰۶:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر