چرا زن ها همیشه یک کیف بزرگ با خودشان حمل می کنند؟
* زن ها اغلب موهای بلندی دارند که با یک یا چند گیره جمعش میکنند و این مدیریت گاهی دچار بحران می شود و گیسوان در زیر روسری یا مقنعه نافرمانی می کنند و نیاز به بازسازی بنیادین پیدا می کنند، خب اینجاست که نیاز به ژل و برس و تافت و شانه دم باریک و شانه پوش و اینها بروز می کند.. خب یک زن باید پیش بینی همچین لحظاتی را کرده باشد. البته پیش بینی یک گیره ی سر بعنوان زاپاس هم معقول است.(می دانید که یک دختر تمام عیار ایرانی است و آن برچ ایفل روی سرش)
* زن ها اغلب بخاطر وضعیت فیزیولوژی شان دچار کم خونی و افت فشار های روزانه می شوند، خب باید مدام قرص های آهن و مولتی ویتامین و شکلات و بیسکوییت و لقمه نان و پنیری در کیف خود داشته باشند.
+ قرص ژلوفن و پروفن
* زن ها اغلب دلبستگی هایی دارند که دوست دارند روزی هزار بار نگاهش کنند و تجدید خاطره کنند و برای همین باید همه جا و هر لحظه آن آویز ها و عروسک ها و قاب عکس ها و یادگاری ها را با خودشان داشته باشند.
* زن ها اغلب برای حس محافظه کاری شان، جدای فون بوک های موبایلشان شماره تلفن همه دوستانشان را در دفترچه ای می نویسند تا مبادا گم و گور شوند. زن ها اغلب یک دفترچه یادداشت دارند تا اگر لازم شد مارک و شماره ی ماتیک زنی دیگر را یادداشت کنند و یا شماره ی فلان آرایشگر را بگیرند یا کروکی جایی رابرای دوستشان ترسیم کنند، یا اگر از قطعه شعری خوششان آمد یادداشت کنند.
* خب خاصیت خودکار هم اینست که هر آن ممکن ست دیگر ننویسد، پس دست کم دو یا سه رنگ خودکار با رنگ های فانتزی و اکلیلی و روان نویس در کیف زن ها پیدا می شود.
* دو عدد موبایل و هندزفری(دست ازاد) و شارژر برای موبایل ها در کیف موجود و روتین است.
* از آنجایی که زن ها نمی توانند با دست آب بخورند پس در تمام لحظات بیرون از خانه برای حفظ بهداشت هم که شده یک لیوان کوچک در کیف می گذارند.
* و از طرفی چون که زن ها نمی توانند مثل مردها دستشان را با لباسشان خشک کنند پس یک بسته کوچک دستمال کاغذی باید همراه داشته باشند.
* یک آیینه (یکم کوچکتر از قدی) برای مرتب کردن موهای همچون کمند و البته چک کردن اینکه ریمل زیر چشم ها نریزد و ماتیک روی دندان ها ننشیند باید همراه یک زن باشد.
* یک زن باید همیشه معطر و خوشایند باشد پس همراه داشتن یک عطر، یک اسپری و یک خوشبوکننده هوا برای نشان دادن اشمئاز از حضور بعضی مردانِ بدبو... بلا مانع اشت.
* از طرفی ممکن است هر آن یکی از ناخن های فرنچ شده و زیبا به جایی گیر کرده و بشکند و برای ترمیم و صاف و صوف کاری اش باید یک ناخن گیر و سوهان ناخن در دسترس داشت.
+نخ و سوزن و سنجاق قفلی
* حالا اضافه کنید وسایل ضروری تری مثل دسته کلید(که یک عروسک نیم کیلویی به آن وصل است)، سوییچ ماشین(با یک عروسک نیم کیلویی دیگر)، احیانا فندک و در نهایت چند قلم ناقابل لوازم آرایش برای صرف بعد از ناهار یا شام (شامل کرم پودر، پنکک، سایه 12رنگ، رژگونه در 3رنگ، رژلب در 6 رنگ_مایع و جامد-،ریمل، خط چشم، مداد 12رنگ، موچین، قیچی، شوت سایه و رژگونه، کرم مرطوب کننده،لاک ناخن، تیغ ابرو و ...)+ دستمال مرطوب و آستون برای پاک کردن آرایش و لاک
+ یک بسته آدامس و لواشک لقمه ای
* در نهایت از آنجایی که پوشش ها رنگ امروزی و مدرن به خود گرفته اند، می دانید ساپورت ماهیت سفت و محکمی ندارد و در کوچکترین زبری زندگی محکوم به فناست، پس می بایست همیشه فکر یک عدد زاپاس در کیف بود.
* زن هایی هم هستند که تیپ های بسیار مشعوف کننده ای دارند و برای فرار های پیش بینی نشده از دست گشت های مرشد یک عدد چادر ملی یا عربی یا دست کم یک مانتوی کمی بلندتر و گشادتر از قبلی را در کیفشان حمل می کنند.
* همه ی اینها یکطرف سنگ ها و نگین های براق و چشم درآر روی کیف های مارک دار برای جز دادن دخترهای فامیل و همسایه یکطرف..
خب پر واضح است که یک مرد ! دست هایش را به زور در جیب های تنگ شلوار جینش جا می کند و همه شهر را زیر پا می گذارد(گز می کند) و یک زن همیشه یک کیف بزرگ با خودش حمل می کند.
+من خودم از جمله زنانی هستم که اگر بشود از جیب مانتو ام برای کمی پول و کلید استفاده می کنم و یا نهایتا یک کیف کوچک (بیشتر برای حفظ تیپ و کلاس) با خودم حمل می کنم ولی خب دلایل منطقی هم نوعانم را برای کتف های خسته و داغونشون درک می کنم.