حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

من هزوارش خلقت هستم، مرا نوشتند الهام... اما هرگز خوانده نشدم

حرف هایی که به سختی کلمه می شوند

پروردگارا، امروز که به زمین سر زدی کاسه نیاز مرا هم پر کن
دست خالیم را ببین
پروردگارم شاید باور نکنی...
آن روز ها که نبودی ، شایدم بودی و مسافر آسمان بودی
آن روزها من عاشق شدم
حالا که بازآمدی..
باید از عشق فارغ شوم؟
پروردگارم مرا بگذار، بگذار عاشق بمانم....


(آنقدر دعایت می کنم تا برآورده شوی.)
: وما أرسلناک إلا رحمة للعالمین..

بایگانی
آخرین مطالب

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

الی ماح
۲۶ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
یا منو ببر یا من رو غرق عشق کن 

نه نه خدایا فقط سهم منو از عشق بده

کاسه کاسه 

نه اصلا قاشق قاشق... 


الی ماح
۲۵ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

=

- اونوقتی که تو داشتی تو انشاراتی دانشگاه، جزوه کپی می کردی و با ماژیک های هایلایت رنگارنگ ـت تو کتابات نقاشی می کشیدی، من مادر شده بودم، خونواده داشتم و یک زندگی رو مدیریت می کردم.

+اونوقتی که تو روزی دویست و چهل و چهار بار پوشک بچه اتو بو می کشیدی و سعی می کردی قطره آهن رو درست در حلقش بچکونی، من تز دکتری مو ارائه می کردم.

*اونوقتی که شما دوتا خودتون رو وقف چشم و هم چشمی با دیگران در درس یا شوهر کردن کرده بودید، من عصرها برای خودم کتاب می خوندم، وبلاگ گردی می کردم، رستوران و کافه و تاتر و سینما می رفتم...


زن موفق کدام است،  نیایید بگویید تلفیقی ازین ها که موفقیت همزمان در همه شان اصلن آسان نیست.
الی ماح
۲۰ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
کوله بار غم را

در کیف کوچک جیبی ام جا بدهم

تا هیچکس به بزرگی اش شک نکن..

الی ماح
۱۴ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۲۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
مگر می شود کسی را وادار کنی که دوستت نداشته باشد؟ مگر دوست داشتن و نداشتن دست خود آدمی ست؟ که دست بر دارد بر طبق منطق! مگر شیوه و مسیر زندگی را باید بر منظق استوار کرد! مگر تا اینجا در مسیر استدلال آمدم که زین پس...
گیرم دیگری را مجاب کردی که دست بردارد از دلت... با دل خود چه می کنی!؟

با دل خود چه می کنی لعنتی!؟

لعنتی با دل خود چه می کنی!؟

با دل لعنتی خود چه می کنی!؟

الی ماح
۰۷ بهمن ۹۲ ، ۰۵:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
اگر کسی با هیدر من مشکل داره... اصلن کل قالب رو بر داره و خلاص.

الی ماح
۰۴ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۴۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

دیشب خواب نداشتم، یکبار به رخت خواب پناه بردم و نشد، نزدیک ساعت دو بود که خودم را بیرون کشیدم، لپتابم را از درون کیف ـش روی پاهایم سراندم و کمی دور زدم، دور دنیا انگار.. نمی دانم غرق شدن و بی نجات، نجات یافتنم چقدر زمان کشت، ولی باز به بالشی پناه بردم و خوابیدم.. سبک خوابیده بودم انگار ، خواب می دیدم، چه کسی را کجا، نمی دانم، اما می دیدم، سبک خوابیده بودم و صبح سبک برخاستم، بی هیچ باری، بی هیچ کلمه ای یا تصویری در ذهنم. حالا چند ساعت است دارم تلاش می کنم به خاطر بیاورم چه چیزی را چه کسی را خواب دیده ام که دو -سه ساعت خواب کفایتم کرده و سیراب..

آن حجم سنگینی که از جایی بالاتر از ناف ـم شروع شده بود و تا تمام حلقم را احاطه کرده بود، دلی که میخواست از دهانم بیرون بریزد ولی از چشمانم می چکید بی هیچ هق هق ـی... آن حجمی که تمام مرا در بر گرفته بود در جایی از خواب دیشبم جا مانده..

خالی شده ام از چگال ترین حس شبانه ام و لبریزم حالا از رقیق ترین نور های خورشیدی که تنها گرمای مطبوعی زیر پوستم می دواند.

من دیشب بدون تو ،  جایی دور در خوابی دیر جامانده ام.

اگر امشب نیاوری ام... 

الی ماح
۰۱ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر